۱۳۸۷ دی ۸, یکشنبه

خون فلسطین

دارند می کوبند !


خیلی هم محکم !


تبریک می گویم به استاد بهارلو و وکترچالنگی از صدای سی آی ای .


دارند بدجوری می کوبند !


تبریک می گویم به آن ها که در داخل دنبال بهانه می گردند برای اینکه به جبران این کار، ده تا کار بی ربط بکنند !


می کوبند و می کوبند و من بیشتر تبریک می گویم ، به پل پت ، به هیتلر،به شعبان جعفری های جدید و قدیم ،به صدام عزیز ، به پزشک احمدی ها،


به تمامی عزیزانی که عزمشان را جزم کرده اند که دنیا را از شراین بی مصرف های رواندایی ، شیلیایی ،فلسطینی ، کردهای عراقی و ترکیه ای ، بوسنیایی ها آسوده کنند .


چه خوب است چنین دنیای زیبایی ، من می مانم و جرج بوش و لیونی وچند نفر دیگر که اسمشان یادم نیست . باهم می رویم سر چاه های نفت عراق و از آنجا تا قلب معدن های الماس آفریقای جنوبی گرگم به هوا بازی می کنیم !تا چشم حافظ و مولوی کور شود !!!











یادش گرامی (( محمود درویش ))





این شعری از اوست . بجز اشک ، تفسیر دیگری هم دارد ؟











به قاتلي ديگر






اگر جنين را سي روز مهلت داده بودي،


احتمال‌هاي ديگري بود: شايد اشغال به پايان مي‌رسيد


و آن شيرخواره زمان محاصره را به ياد نمي‌آورد،


آن‌گاه چون كودكي سالم بزرگ مي‌شد و به جواني مي‌رسيد


و با يكي از دخترانت در يك كلاس،


درس تاريخ باستان آسيا را مي‌خواند شايد هم به تور عشق يكديگر مي‌افتادند،


شايد صاحب دختري مي‌شدند [كه يهودي زاده مي‌شد]،


پس ببين چه كرده‌اي؟


حالا دخترت بيوه شده


و نوه‌ات يتيم


ببين بر سر خانواده در به درت چه آورده‌اي


و چگونه با يك تير، سه كبوتر زده‌اي.

هیچ نظری موجود نیست: