در ادامهی کشفیات وبلاگی ، امروز وبلاگ جالبی دیدم از برو بچه های هنرمند.
لینک را میگذارم برای علاقه مندان . یک مطلب خلاصه و مفید و مختصر هم هست که همینجا نقل میکنم . بدرد کسانی میخورد که مثل من با هنرهای تجسمی غریبه هستند:
ورود به :گرافيک و نقاشي ايراني moosa ghasemi
سبکها و مکتبهاي هنر نقاشي
فرستنده:موسي قاسمي
در جهان امروزي هنر ، نقاشي در ميان هنرمندان جايگاه ويژه اي دارد و از احترام خاصي بر خوردار است . هنر نقاشي را حتي مي توان از اولين هنرها بر شمرد زيرا از اولين وسايل ارتباطي انسانهاي اوليه نقاشي هايي بود که بر روي تخته سنگها و بر روي ساير اجسام ترسيم مي کردند و با اين وسيله منظور خود را به ديگران مي رسانند . در عصر حاضر هم که ما هستيم از طريق نقاشي نقاشان مطالب زيادي را به علاقه مندان اين هنر منتقل مي کنند و حرفهاي زيادي در نقاشي آنها نهفته است . ما هم قصد داريم با ارائه مطالبي درباره اين هنر شما را به اين سو هدايت کنيم .
1-کلاسيک : در اين مکتب نقاش از طبيعت و اشياء پيرامون خود الهام گرفته سعي دارد عينا اشياء و مناظر را تجسم بخشند . در نقاشي کهن مضامين اين سبک را بيشتر روايات و افسانه ها
مي داد و بيشتر نقاشان معروف تا قرن نوزده پيرو اين مکتب بودند .
2-نئوکلاسيک : در سبک نئو کلاسيک يا کلاسيک جديد نقاشان ضمن توجه به اساتير و حکايات
قديم از ترکيبات جديد رنگها استفاده استفاده کرده و نوعي سنگيني و خشونت القا مي کنند .
3-رمانتيسم : مکتب رمانتيسم از قرن نوزده به بعد رواج يافت ، در اين سبک توجه به احساسات وعواطف و خيالات بيشتر معطوف شده و هنرمند براي گريز از عوارض انقلاب صنعتي و ماشينيزم
دنيايي خيالي يافته و آنرا به تصوير مي کشد . ژريکو از بنيانگذاران اين مکتب در فرانسه محسوب
مي شود .
4- رئاليسم : مکتب واقع گرا بوده و نقاشان پيرو اين مکتب تلاش در نشان دادن حقايق حوادث موجود در اطراف خود داشتند .
5- ناتوراليسم : مکتب طبيعت گرا ناميده مي شود وپيروان اين مکتب طبيعت و محيط را مورد توجه قرار داده و اشياء و پديده ها را از نظر طبيعت گرايي تصوير کرده اند .
6- اميرسيونيسم : در اين مکتب طبيعت و اشياء و پديده ها از نظر يک بيننده يا نظاره گري که بطور اجمالي نظري به طبيعت يا اشياء انداخته نقاشي مي شود .
در اين سبک به جزئيات توجه نميشود بلکه کلياتي از يک پديده يا منظره ارائه مي گردد .
7- نئو امپرسيونسيم : مکتب امپرسونيست جديد که با توجه به تجارت امپرسيونيستها در مورد
رنگها با تجزيه و تحليل عملي به ترکيب رنگها پرداخته و آثار خود را به وجود آورده اند .
8- سمبوليسم : در اين مکتب نقاش پيام خود را با واسطه قرار دادن سمبلها و نشانه هاي خاص بيان مي کند . سمبوليتها با کنايه و استعاره عقايد خود را به تصوير مي کشند و معمولا در
شرايطي که قادر به بيان صريح و روشن عقايد خود نيستند يا ترس و وحشتي در جامعه حکمفرماست نقاش براي بيان مقاصد خود به اين سبک روسي رو مي آورد و طبيعي است که
افرادي قادر به درک پيام نقاش مي باشند که به زبان سمبلها آشنا باشند و قادر به تجزيه و تحليل ايثار باشند .
پاپ آرت : به هنر بصدي نيز معروف است . در اين سبک از خطاي يا صره براي القاي فضا و حجم استفاده مي شود در معني رسم هايي الف غير متعارف تابلو هاي نقاشي از اين سبک شناخته مي شود .
پاپ ارت به هنر عامه پسند اطلاق مي شود ، نقاش تصاوير و پديده ها را به صورتي که با احساسات عوام و تلقي اکثريت مردم از پديده ها هماهنگي داشته باشد به تصوير کشيده مي شود .
آبستره: در اين سبک نقاشي از رنگ ها توام با اشياء استفاده مي شود هنرمند با ترکيب اشياء بي ارزش و ترکيب تصادفي آنها به تصويري دست مي يابد که بيان کننده عوالم دروني هنرمند و عقايدش مي باشد .
دادائيسم : در اين مکتب واقعيت ها به صورت زشت و مهوع به تصوير کشيده مي شود . زشتي و کثافت توام با هول و وحشت مفاهيم اصلي اين مکتب را تشکيل مي دهد .
سور رئاليزم : به معني فراسوي حقيقت شناخته شده نقاشان و پيرو اين مکتب دست به خلقت آثاري مي زنند که موضوع آنها هرگز وجود نداشته است يا هرگز ديده نشده است . القاء خوف و وحشت و هول اظطراب از پديده هاي رايج اين مکتب محسوب مي شود .
اکسپرسيونيسم : در اين مکتب هنرمند با استفاده از اصل تغيير و تصرف در طبيعت و تصوير طبيعتي ذهني مفاهيم مورد نظر خود را پياده مي کند . در سبک اکسپرسيونيسم اشياء و طبيعت اندازه حقيقي را ندارد بلکه با بزرگنمايي يا کوچک کردن جزئي يا عضوي نقاش به بيان عقايد خود مي پردازد .
فوتوريسم : جنبش و حرکت و تکاپو و سرعت وسيله نقاش براي بيان خواست ها و عقايدش مي باشد . تجسم حرکت در پرده هاي نقاشي و جايگزيني اشياء به جاي موجودات و تصورات مکانيلي از فيزيولوژي انساني از خصائص بارز اين مکتب محسوب مي شود .
کوبيسم : در اين مکتب نقاشي اشياء را در بعدهاي جدا از هم تصور کرده و انها را با ابعاد گوناگون در يکجا به شکل دو بعدي به نمايش مي گذارد ، مثلا شما در يک نقاشي از يک انسان که روي بوم به تصوير در آمده هم او را از روبرو و هم پهلو و هم پشت سر ملاحظه مي کنيد .
لینک را میگذارم برای علاقه مندان . یک مطلب خلاصه و مفید و مختصر هم هست که همینجا نقل میکنم . بدرد کسانی میخورد که مثل من با هنرهای تجسمی غریبه هستند:
ورود به :گرافيک و نقاشي ايراني moosa ghasemi
سبکها و مکتبهاي هنر نقاشي
فرستنده:موسي قاسمي
در جهان امروزي هنر ، نقاشي در ميان هنرمندان جايگاه ويژه اي دارد و از احترام خاصي بر خوردار است . هنر نقاشي را حتي مي توان از اولين هنرها بر شمرد زيرا از اولين وسايل ارتباطي انسانهاي اوليه نقاشي هايي بود که بر روي تخته سنگها و بر روي ساير اجسام ترسيم مي کردند و با اين وسيله منظور خود را به ديگران مي رسانند . در عصر حاضر هم که ما هستيم از طريق نقاشي نقاشان مطالب زيادي را به علاقه مندان اين هنر منتقل مي کنند و حرفهاي زيادي در نقاشي آنها نهفته است . ما هم قصد داريم با ارائه مطالبي درباره اين هنر شما را به اين سو هدايت کنيم .
1-کلاسيک : در اين مکتب نقاش از طبيعت و اشياء پيرامون خود الهام گرفته سعي دارد عينا اشياء و مناظر را تجسم بخشند . در نقاشي کهن مضامين اين سبک را بيشتر روايات و افسانه ها
مي داد و بيشتر نقاشان معروف تا قرن نوزده پيرو اين مکتب بودند .
2-نئوکلاسيک : در سبک نئو کلاسيک يا کلاسيک جديد نقاشان ضمن توجه به اساتير و حکايات
قديم از ترکيبات جديد رنگها استفاده استفاده کرده و نوعي سنگيني و خشونت القا مي کنند .
3-رمانتيسم : مکتب رمانتيسم از قرن نوزده به بعد رواج يافت ، در اين سبک توجه به احساسات وعواطف و خيالات بيشتر معطوف شده و هنرمند براي گريز از عوارض انقلاب صنعتي و ماشينيزم
دنيايي خيالي يافته و آنرا به تصوير مي کشد . ژريکو از بنيانگذاران اين مکتب در فرانسه محسوب
مي شود .
4- رئاليسم : مکتب واقع گرا بوده و نقاشان پيرو اين مکتب تلاش در نشان دادن حقايق حوادث موجود در اطراف خود داشتند .
5- ناتوراليسم : مکتب طبيعت گرا ناميده مي شود وپيروان اين مکتب طبيعت و محيط را مورد توجه قرار داده و اشياء و پديده ها را از نظر طبيعت گرايي تصوير کرده اند .
6- اميرسيونيسم : در اين مکتب طبيعت و اشياء و پديده ها از نظر يک بيننده يا نظاره گري که بطور اجمالي نظري به طبيعت يا اشياء انداخته نقاشي مي شود .
در اين سبک به جزئيات توجه نميشود بلکه کلياتي از يک پديده يا منظره ارائه مي گردد .
7- نئو امپرسيونسيم : مکتب امپرسونيست جديد که با توجه به تجارت امپرسيونيستها در مورد
رنگها با تجزيه و تحليل عملي به ترکيب رنگها پرداخته و آثار خود را به وجود آورده اند .
8- سمبوليسم : در اين مکتب نقاش پيام خود را با واسطه قرار دادن سمبلها و نشانه هاي خاص بيان مي کند . سمبوليتها با کنايه و استعاره عقايد خود را به تصوير مي کشند و معمولا در
شرايطي که قادر به بيان صريح و روشن عقايد خود نيستند يا ترس و وحشتي در جامعه حکمفرماست نقاش براي بيان مقاصد خود به اين سبک روسي رو مي آورد و طبيعي است که
افرادي قادر به درک پيام نقاش مي باشند که به زبان سمبلها آشنا باشند و قادر به تجزيه و تحليل ايثار باشند .
پاپ آرت : به هنر بصدي نيز معروف است . در اين سبک از خطاي يا صره براي القاي فضا و حجم استفاده مي شود در معني رسم هايي الف غير متعارف تابلو هاي نقاشي از اين سبک شناخته مي شود .
پاپ ارت به هنر عامه پسند اطلاق مي شود ، نقاش تصاوير و پديده ها را به صورتي که با احساسات عوام و تلقي اکثريت مردم از پديده ها هماهنگي داشته باشد به تصوير کشيده مي شود .
آبستره: در اين سبک نقاشي از رنگ ها توام با اشياء استفاده مي شود هنرمند با ترکيب اشياء بي ارزش و ترکيب تصادفي آنها به تصويري دست مي يابد که بيان کننده عوالم دروني هنرمند و عقايدش مي باشد .
دادائيسم : در اين مکتب واقعيت ها به صورت زشت و مهوع به تصوير کشيده مي شود . زشتي و کثافت توام با هول و وحشت مفاهيم اصلي اين مکتب را تشکيل مي دهد .
سور رئاليزم : به معني فراسوي حقيقت شناخته شده نقاشان و پيرو اين مکتب دست به خلقت آثاري مي زنند که موضوع آنها هرگز وجود نداشته است يا هرگز ديده نشده است . القاء خوف و وحشت و هول اظطراب از پديده هاي رايج اين مکتب محسوب مي شود .
اکسپرسيونيسم : در اين مکتب هنرمند با استفاده از اصل تغيير و تصرف در طبيعت و تصوير طبيعتي ذهني مفاهيم مورد نظر خود را پياده مي کند . در سبک اکسپرسيونيسم اشياء و طبيعت اندازه حقيقي را ندارد بلکه با بزرگنمايي يا کوچک کردن جزئي يا عضوي نقاش به بيان عقايد خود مي پردازد .
فوتوريسم : جنبش و حرکت و تکاپو و سرعت وسيله نقاش براي بيان خواست ها و عقايدش مي باشد . تجسم حرکت در پرده هاي نقاشي و جايگزيني اشياء به جاي موجودات و تصورات مکانيلي از فيزيولوژي انساني از خصائص بارز اين مکتب محسوب مي شود .
کوبيسم : در اين مکتب نقاشي اشياء را در بعدهاي جدا از هم تصور کرده و انها را با ابعاد گوناگون در يکجا به شکل دو بعدي به نمايش مي گذارد ، مثلا شما در يک نقاشي از يک انسان که روي بوم به تصوير در آمده هم او را از روبرو و هم پهلو و هم پشت سر ملاحظه مي کنيد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر