۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

بیعت

.
بچه که بودیم در کتاب‌های تعلیمات دینی و تاریخ با مفهوم ((بیعت)) آشنا شدیم. واقعیت این‌که نه آن‌وقت و نه تا این اواخر درک درستی از این مفهوم نداشتیم. آخر خیلی برایمان غریب بود این‌که یک نفر پادشاه بشود و مردم بیایند و با او دست بدهند. یک استثنا هم در این مورد وجود داشت که ((طاهر ذوالیَمینِین)) بود که می‌گفتند باید با دست راست بیعت می‌کرده و لی چون دستش در بیعت دیگری بوده، با دست چپ بیعت جدید را انجام داده که به همین مناسبت اسمش را گذاشته بودند ((دو دستِ راست)) . همان موقع از پدر پرسیدیم "که حالا مگر نمی‌شود یکی برود بیعت کند ولی بعدا به کسان دیگری وفادار بماند؟ آخر میان یک عالمه آدم معلوم نمی‌شود کی به کی بوده!"
پدر گفت: " نمی‌شود" . فقط همین!
اما امروز اگر پسرم این سوال را بپرسد من هم همان پاسخ را خواهم داد.
من می‌گویم: " نمی‌شود". فقط همین!
.

۳ نظر:

مکتوب گفت...

نمیشود ؟
فقط همین ؟
با تبصره میشود .
تحت (( شرایطی )) !!! میشود .

asoo گفت...

نمیشود نمیشود که نشود هیچ چیزی نیسن که نشود که نشود

مثل بازی با کلمات است وقتی از جواب طفره میروم

زهرادرگاهی گفت...

از بر نازکای چمن
جناب صادق خان. برداشته اند تاینی پیک را فیلتر کرده اند. چه کنم؟