۱۳۸۸ شهریور ۱۲, پنجشنبه

این روزها...

.
اتفاقاتی که درزندگی پیش می‌آید می تواند خوب یا بد باشد. گاهی حادثه و اتفاقی آن‌قدر مهم است که می‌تواند اثرقابل ملاحظه‌ای بر روی زندگی روزمره داشته باشد. مهم نیست که اتفاق خوب یا بد باشد، نگاهِ من بیشتر به نوع واکنشی است که در مقابل حوادث مهم بروز می‌کند. گاهی تاثیر یک واقعه تمامی باقی مانده‌ی زندگی فرد یا افرادی را دیگرگون کند. انسان‌ها درتجربه‌ی زندگی و تجربه‌ی نسل‌ها به تدریج آموخته‌اند که واکنش منطقی و مناسبی را در برخورد با وقایع نشان بدهند و اگر درمواردی ، شخصی واکنش‌های نامطلوبی بروز دهد معمولا اطرافیان و پخته‌گان نزدیک به او تلاش می‌کنند که آرامش را بر روحیه‌اش حاکم کنند و با گفتار و رفتارشان نشان بدهند که: این نیز بگذرد!
در برخورد با حوادث، بخصوص اگر تلخ و نامطبوع باشند خویشتنداری و تفکر و تعقل گره گشای اصلی است و بی توجهی به این مفهوم می‌تواند نتایج بسیار زیان‌باری در پی داشته باشد. در جوامعی که عواطف و احساسات و تعصبات کورکورانه جای آگاهی و دانش و تحلیل و تفکر را تنگ کرده‌اند و همه کس برای خواسته‌های مطلوبش بسیار شتاب دارد و ایده‌آل را فوری و قطعی و کامل و مطلق طلب می‌کند، واقعیات پیش آمده می ‌تواند آثار مخربی بر موجودیت مادی و فکری او تحمیل کند. و این‌جاست که نقش فرهیختگان و عقلا بسیار برجسته‌تر می‌شود و توضیح تفسیر مطالب و زدودن فضای هیجانی و عاطفی اولین وظیفه‌ی کسانی است که به عنوان رهبران فکری خانواده، محله و جوامع کوچک و بزرگ ایفای نقش می‌کنند.
پذیرش و درک این نکته که جهان با ما و برای ما بوجود نیامده و اتفاقات کوچک و بزرگی که برایمان پیش میاید منحصربه‌فرد و بی سابقه نیست و برای رسیدن به خواسته‌ها و ایده‌آل‌هایمان باید ابتدا به شناخت و درک درست و منطقی دست پیدا کنیم و بر مبنای قاون‌مندی‌های طبیعی و اجتماعی و علمی و انسانی پیش برویم کاری است که شاید در نظر اول مشکل به‌نظر برسد بخصوص اگر هم خیلی عجله داشته باشیم و آماده‌ی کارِ سخت و بلند مدت نباشیم. شناخت و بازنگری داشته‌ها و نداشته‌هایمان می‌تواند گامِ اول در هر حرکت بعدی باشد.
.

۲ نظر:

محبوبه میم گفت...

موضوع تعصب ریشه دوانده در ماست . تعصب به هر آن چه که قبول داریم و هر آن چه که نداریم و تفاوتی هم ندارد که چه باشد ، مشکل فرهنگی ما ایرانی ها اغلب این ست که به مسایل خردورزانه - حتی وقتی با روشنگری و منطق آزاد نگاه می کنیم و می پذیریم - به جای این که متفکرانه نگاه کنیم ، مومنانه می نگریم . منظورم از مومنانه ، حالت ایمان آوردن بی برو برگشت به چیزی ست و نه صرفا ایمان مذهبی .
دوست گرامی ، شما با احترام لینک شدید .

asoo گفت...

سلام من فیلتر شدم. چرا؟؟