۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

بعد از این همه انتظار...


.

سال‌های زیادی هروقت از بیابونی، صحرایی یاجنگلی می‌گذشتم چشمهام دو دو می‌زد برای دیدنش. حالا دارم فکر می‌کنم اگر یهو اومد و من دیدمش و ازم پرسید چه خبره اینجا؟ باید چی جواب بدم؟

.

هیچ نظری موجود نیست: