صبح جمعه فرصتی دست داد تا بخشی از سخنان(دفاعیات) سردار آجرلو را در تلویزیون ببینم. ایشان تلاش داشت متین، موقر و منطقی باشد(یا خود را اینچنین نشان دهد). آنقدر آرام و شمرده حرف میزد که ظاهرا کمتر وقتی برای طرح سوالات اصلی باقی میماند. سنگر گرفتن پشت مقدسات و باورهای مردم، هزینه کردن ازچیزهایی که ضرورتی نداشت، و در یک کلام بیمنطقی کامل در سخنان او کاملا نمایان بود. سردار تلاش داشت از وزن غیر ورزشیاش استفاده کند و سوال کنندگان شهامت این را نداشته باشند و نتوانند با او مقابله کنند.
این که سردار اصلا چرا آمده بود به چنین برنامهای و ژست پاسخگویی هم به خودش گرفته بود، خود نشانهی مثبتی است از اینکه حتا این قدر قدرتان هم فهمیدهاند که مردم تا حدی که اینها تصور میکنند ساده و زود باور نیستند.
تا زمانی که این سرمایهی چهارصد میلیارد تومانی، بدون هیچ حساب و کتاب مشخص و منظمی در فوتبال کشور تزریق میشود باید آمادهی همهگونه خبر و اتفاق غیر منتظره باشیم.
چند روز پیش از رادیوی اتوموبیل شنیدم که نمایندهی مجلس و رئیس کمیسیون تحقیق و تفحص در سازمان تربیت بدنی میگفت که اجازه تحقیق کامل در سازمان را به این کمیسیون ندادهاند و ابزار و امکانات لازم را فراهم نکردهاند و گلایه داشت از اینکه در بررسی هایی که تاکنون بهعمل آوردهاندمشخص شده که حتا انتخابات ریاست بسیاری از فدراسیونها مشکل داشته و با لفظ خودش گفت: در برخی از این انتخابات تعداد آرای باطله بیش از تعداد آرای ماخوذه بوده است.
و همچنین ایشان اشاره داشت بهاینکه در بررسی موارد و مسایل مالی بیشتر از همه جا مقاومت صورت میگیرد و این خود نشاندهندهی این نکته است که در این قسمت مشکلات بشتری وجود دارد.
به هر صورت شعری هست که ظاهرا این آقایان خیلی قبولش دارند و با این شعر خود را روئینتن میپندارند:
گرنگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.
۱ نظر:
امیدوارم خیلی دور نباشد آن روزی که مردم بیواهمه نظرشان را بگویند که دزد در هر لباس و جایگاهی باید محاکمه شود.
ارسال یک نظر