۱۳۹۱ فروردین ۱۳, یکشنبه

درباره داستان (( سهم من )) ازپری‌نوش صنیعی

معمولا بعد از دیدن یک فیلم ویا خواندن یک رمان به‌سراغ نقدها و نوشته‌هایی در مورد آن اثر می‌روم تا بتوانم از نظرات دیگران و احتمالا اساتید فن استفاده کنم و برای خودم هم معمولا یاداشت‌هایی می‌نویسم. اما این‌بار قبل از جستجو در اینترنت، تصمیم گرفتم در مورد این کتاب چیزی بنویسم.
صرف نظر از وجه ادبی اثر( که به‌نظرم ضعیف آمد) محتوای این داستان برای کسانی که در آن زمان تاریخی زندگی کرده و اوضاع و شرایط مختلف این دوران را درک کرده و احیانا دراین وقایع نقش‌هایی هرچندکوچک نیز بازی  کرده‌اندکاملا قابل فهم و درک و واقعی می‌نماید. 
این دوران پرتلاطم و مملو از وقایع و طوفان‌های سیاسی و اجتماعی بسیار سهمگین قطعا بعدها مورد توجه متخصصان علوم  اجتماعی قرار می‌گیرد و از وجوه گوناگون مورد تجزیه و تحلیل واقع می‌شود، اما نکاتی که در این داستان نوشته شده (با پذیرش  احتمال حذف‌های خواسته و ناخواسته) برای خوانندگان اثر می‌تواند مبنایی قرار بگیرد برای تجسم آن‌چه رخ داده و به بیان ساده‌تر 
آن‌چه بر بخشی از مردم این سرزمین گذشته.
باید پذیرفت که نویسنده اثر قصد تاریخ نگاری صرف نداشته و از منظر متفاوتی به وقایع آن روزها نگریسته است. تاثیر اتفاقات و حوادث بر روی یک زن از یک قشرو طبقه خاص ( که می‌تواند نمونه‌ای باشد برای درک موقعیت سایر زنان این کشور) ، زنانی که همیشه بعد از تعریف، تکریم و تشویق‌های ظاهری و دروغین همیشه فقط باید نقشی فرعی و حداکثر در حد مامور تدارکات ایفا کنند و اصولا حقی در تعیین سرنوشت خانواده و حتی خودشان ندارند. 
ظاهرا این داستان با استقبال خوبی هم مواجه شده به‌ظوری که نسخه مورد استفاده من نوشته شده: چاپ بیست و دوم! که باتوجه به 
تیراژ متوسط کتاب‌های چاپ شده این دوران واقعا شگفت آور است.
آن‌چه من در این مورد می‌توانم گواهی کنم صحت و درستی اکثر وقایع اجتماعی است که در این داستان تصویر می‌شود و آن‌چه می‌توانم توصیه کنم خواندن این داستان است بخصوص برای دختران و زنان میهنمان.

هیچ نظری موجود نیست: