زمانی که ممکن بود خیلی غمگین و نا امید باشم ( غمگین بودم، اما نا امید هرگز! ) گشتم و شعری را پیدا کردم که برای زینت عنوان وبلاگ مناسب باشد. آن بالا برای چند سال نوشته بودم:
گمان مبر که به پایان رسید کار مغان / هزار بادهی ناخورده در رگ تاک است
گمان مبر که به پایان رسید کار مغان / هزار بادهی ناخورده در رگ تاک است
شاید شعاری بود که برای دلخوشی نوشته شده باشد، اما نه، واقعا چنین اعتقادی داشتم و دارم. حالا با اتفاقات جدیدی که افتاد و با همت بزرگ مردمان خوب کشورمان، ثابت کردیم که با استفاده ازعقلانیت کامل و بهدور از احساسات میشود کارهای بسیار بزرگی انجام داد. حالا احساس می کنم زمان آن رسیده که شعر بالای وبلاگ را تغییر دهم و چیزی را بنویسم که باز عمیقا اعتقاد دارم. گشتی در اشعار زدم و این شعر را پسندیدم.و فکر می کنم زبان حال ما است:
بکوشیم، کوشیدنی مردوار/ رگ جان به کوشش کنیم استوار
این شعر از(( نظامی )) است و شاید بعدها بتوانم شعر مناسبتر و زیباتری انتخاب کنم اما نکتهای که در این روزهای شاد و حساس باید مورد توجه قرار گیرد همین نکته ازلی و ابدی و بدیهی است که : نابرده رنج، گنج میسر نمیشود و نخواهد شد و هیچ کس دیگری هم برایت سوغاتی نخواهد آورد و اگر گنج میطلبی باید بلند شوی و تکانی به خودت بدهی و بهدور از انواع فرضیهها و تئوریهای عجیب و غریب ( خصوصا از نوع لس آنجلسی و تازگیها از نوع کانادایی ) خودت همت کنی و بدون قهر کردن و ناز و عشوه آمدن دستانت را بهکار بگیری و کمک کنی تا میهن آن چیزی بشود که بتوانی بهآن افتخار کنی.
ضمنا این اطمینان را بدهم که آن بیت قبلی را تا ابد در صندوقخانه ذهنم حفظ خواهم کرد و اگر صد بار دیگر هم لازم باشد، استفاده خواهم کرد.
۲ نظر:
سلام
این نوشته تون خیلی برام جالب بود چون دقیقا از دیروز دارم به این فکر می کنم که حالا که انتخابات تموم شده باید از انفعال و ناامیدی ای که دچارش شده بودیم در بیایم و دوباره تلاش را شروع کنیم و کار کنیم تا روزهای بهتری را بسازیم. حتی در یک سیستم بسته هم خیلی چیزها به تلاش خودمون بستگی داره.
سلام آقای صادقی عزیز ، ممنون به خاطر لطف بی دریغ تان . بله ، ظاهرا مشکل وبلاگ حل شده . احتمالا ویروسی بوده که از طریق یکی از لینک ها منتقل شده بوده. امیدوارم که دوباره دچارش نشوم . به هر حال برای من مایه ی مباهات است که توسط شما خوانده می شوم . باز هم ممنون.
ارسال یک نظر