.
این پست سیصدم این وبلاگ است. به خودم حق دادم این یکی را به عنوان یک مورد خاص در نظر بگیرم و فقط درمورد وبلاگم فکر کنم و بنویسم، دوست داشتم تمام پستها را بخوانم و بتوانم برای خودم هم که شده یک جمع بندی داشته باشم اما سرماخوردگی حوصلهای برای این کار باقی نگذاشته. تعداد پست هارا که تقسیم به زمان کردم متوجه شدم که متوسط روزی دو پست داشتهام که باتوجه به مواقع تعطیلی به علل مختلف و گاهی عدم دسترسی به اینترنت و سفرها و غیره مقدار کمی ینظرم نیامد. اما اینکه تاثیر این نوشتنها چیست خود مسئلهای است که باید کمی جدیتر و عمیقتر بررسی شود. من فقط میتوانم از تاثیرش روی خودم بگویم که خیلی مثبت است و باعث میشود که خودم را تنها ندانم و احساس کنم که میتوانم حرف بزنم و احتمالا کسانی هم گوش کنند و همچنین از این راه دوستان جدیدی هم پیدا کردهام که امیدوارم ارتباطمان موقت نباشد. هنوز هم حسرتش را دارم که چرا جایی مثل یک انجمن یا باصطلاح فروم مناسب ندیدهام که بشود از آن طریق ارتباط محکمتر و مناسبتری با افراد داشت . آنچه من در سایتهای اینچنینی دیدم بیشتر شبیه شوخی بود. حال که امکانش میسر نیست که بشود در جمعهای واقعی در مورد مسائل و موارد مختلف صحبت کرد لااقل باید میتوانستیم تابحال مجازیش را درست کنیم. وبلاگ نویسی مرا با دنیای جدیدی آشنا کرد که لذتش را قبلا درک نمیکردم. سپاسگزارم از کسی که مرا با این دنیا آشنا کرد و کسانی که مرا در این مدت چند ماهه یاری دادند.
.
۳ نظر:
ایشالا هزارمی و دههزارمیش :)
به روی چشم
ممنون که سر زدین
به امید پیروزی میر حسین
سلام چه خوب که هنوز دنیا مجازی هست هر چند تا واقعیت فاصله زیادی دارد.
اما گاهی واقعیت درونمان که هست.
ارسال یک نظر