۱۳۸۷ بهمن ۱۰, پنجشنبه

بخشی از یک نوشته


(( صدا ))

نوشته‌ای از :نفیسه نواب پور

...توضیح داد که بخاطر ما به وکیل زنگ زده و حتی گفت اگر مشکل داشته باشیم وقت می‏گذارد و همراهمان برای مشاوره می‏ﺁید، فقط بخاطر اصراری که حوری کرده بود. حوری مدام به گوشم می‏خواند که همین‏جا بمان. و من هربار می‏گویم که موضوع فقط اینجا ماندن نیست. قضیه کمی جدی‏ست. برای زندگی کردن پول لازم است. می‏گوید خدا بزرگ است و من می‏دانم که بزرگی خدا با آنچه شعور انسان است فرق دارد. می‏گویم این سالهای سخت را گذرانده‏ایم که چیزی به دانش و شعورمان اضافه شود، نه اینکه هویتمان را به باد بدهیم. می‏گوید کارگری کنید. می‏گویم تا کی کارگری کنیم که به همین جایی که حالا هستیم برسیم؟ حوری زن بسیار مهربانی‏ست که در بهشت دنیا یافتمش. دل می‏سوزاند برای بچه‏های ایرانی که با ظرفیت هوش و استعدادشان چیزی از دیگران کم نداشته باشند. روحیه‏ی خوبی دارد و تازه با شنیدن نگرانی‏های من با این واقعیت مواجه شده که برای گذران زندگی پول لازم است و برای داشتن پول، کار. تازه به این فکر افتاده که اگر غیر قانونی در این کشور بمانی نه بیمه داری و نه کمک هزینه‏ی مسکن و نه حق استفاده از هیچ امکانات دیگری. تمام بچه‏های ایران را بچه‏های خودش می‏داند. فقط فرقمان این است که من می‏گویم زندگی بهتر را بچه‏های ایران باید در خود ایران داشته باشند. اینکه زندگی خوب را در آسایش و امکانات هرجای دیگری پیدا کنی هنر نیست. همه‏ی بچه‏های ایران را هم که نمی‏شود از ایران خارج کرد. کشور ما به خنده‏های شاد کودکانش نیاز دارد. به قهقهه‏ی دختران و پسران جوانش نیاز دارد. به شادی‏ها و بزم‏هایش نیاز دارد. کشور ما به سبزی زمین‏ها و آبادی روستاهایش نیاز دارد. هیچ کس برای سرزمین ما دل نمی‏سوزاند. این منم و تمام بچه‏های شاد سرزمینم که باید یاد بگیریم چطور آبادی را از درون خود شروع کنیم، به خانواده‏هایمان منتقل کنیم و شهرهایمان را بسازیم. من ارزش را فقط به خودم و خانواده‏ی خودم نمی‏دهم که وقت آسایش و خوشی در ذهنم جایی برای دیگران نداشته باشم. با یک گل اگر بهار نمی‏شود، هر گلی نوید بهار است. می‏گویم اگر بنا به کارگری کردن و زندگی مخفیانه‏ی پر هراس باشد که ایران امن‏تر است. مهم فقط آزادی حجاب برای من یک نفر که نیست. مهم فقط امنیت زندگی برای من یک نفر نیست. من این آزادی و امنیت را در کشور خودم می‏خواهم. باز می‏گوید که خدا بزرگ است. این چند ماه بگرد و کار پیدا کن. بهانه پیدا کن و بیشتر بمان. من ولی به این فکر می‏کنم که زمین و آب در سرزمین خودمان کم نداریم که بخواهیم از دیگران التماسش کنیم.



ورود به : وبلاگ به خورشیدسلام می‌کنم (نفیسه نواب پور)

هیچ نظری موجود نیست: