۱۳۸۷ بهمن ۱۰, پنجشنبه

اوباما ، نود ،وبلاگ نویسان ، غزه...


واقعا مثل اینکه دارد اتفاقاتی می‌افتد ، سیاهپوستی جوان و آفریقایی تبار، می‌شود رئیس جمهور کشوری که تاچندی پیش سیاهان را لینچ می کرد . دو میلیون و یکصدو سی هزارنفر در رفراندومی شرکت می کنند و به ادامه‌ی یک برنامه تلویزیونی رای می دهند .میلیون‌ها نفر از مصرف کنندگان اطلاعات تغییر سمت می‌دهند ودروبلاگ ‌ها ، خودشان نویسنده می‌شوند و مترجم و محقق ! هزاران نفر می شوند فیلم ‌ساز و به سادگی آب خوردن محصولات تولیدی‌شان را می گذارند برای استفاده‌ی میلیون‌ها نفر دیگر . اسراییل قبل از این‌که فرصت کند تمام خانه‌های غزه را خراب کند و مرغ و خروس‌ها را نیز ازبین ببرد مجبور به عقب نشینی می‌شود .
واقعا دارد اتفاقاتی می‌افتد ، حالا دیگر من هم خود را در عقب نشینی اسراییل از غزه شریک می‌دانم (من هم دوخطی نوشتم و چهارنفر هم احتمالا خواندند و آن‌ها هم نوشتند برای شش نفر دیگر ) . وقتی قاتلین کامبوجی‌ها و بوسنیایی‌ها و عراقی‌ها محاکمه می‌شدند کم کم می‌شد حس کرد که چیزی دارد تغییر می‌کند . این احساس امروز قوی‌ترشده . حالا دیگر من هم خود را در مراسم اسکار،انتخاب برنده‌‌ی جایزه‌ی نوبل ، انتخاب بهترین فوتبالیست جهان ، و انتخاب یک عالمه چیز دیگر شریک می‌دانم .
واقعا اتفاقی افتاده است ، من هم به حساب می‌‌آیم . آدم‌ها به حساب می‌آیند . دوران تبلیغات یک سویه گذشت و همه از هم باخبریم ، همه می ‌توانیم با هم باشیم و برای هم . یک اسراییلی و یک فلسطینی باهم وبلاگ مشترک درست می‌کنند و در اوج جنگ ، مردم از آمریکا و اروپا و بقیه قاره‌ها و کشورها با آنان همدلی می‌کنند . چیزی متولد شده که قبلا هم بود ولی نه به این وسعت وگستردگی ،
چیزی که همه را داوری می‌کند .چیزی عظیم و پرقدرت : افکارعمومی درمعیار جهانی .

هیچ نظری موجود نیست: