۱۳۸۷ دی ۲۸, شنبه

پایان جنگ‌ها

ظاهرا حمله به غزه دارد تمام می‌شود ، تخلیه‌ی اسباب و اثاثیه‌ی شاملو هم همینطور . طرف‌های پیروز قهقه‌ی مستانه سرمی‌دهند و به‌هم تبریک می ‌گویند.درمورد غزه فکر کنم بعد از بیست و دوروز کشتار ،حالابیست و دو دولت و دویست وبیست سازمان و بیست و دوهزار شخصیت مستقل ، اعلام می‌کنند که پیروز شده‌اند و باعث آتش بس بوده‌اند ، درست همانند آنچه درجنگ‌های قبلی اتفاق افتاده .درمورد اثاثیه‌ی شاملو هم لابد کسانی که ادعای حق می‌کردند ،می‌روند و ازکسانی که این حق را به آنان داده‌اند تشکر می‌کنند و بعد بافروش این لوازم یک عدد پاساژ دونبش شش طبقه در یک ناکجا آباد می‌سازند و احتمالا اسمش را هم می‌گذارند((شاملوآباد)) . البته اسباب و اثاثیه شاملو به تنهایی فکر نمی‌کنم قیمتی داشته باشند که این نام شاملواست که به این لوازم ارزش می‌بخشد . پس اگر بشود مثلا یک طرح از علیرضا اسپهبد هم یک جوری کش رفت و در کنار در ورودی پاساژ آویزان کرد ، دیگر عالی می شود و فروش آدامس و لباس زیر و عطرو ادوکلن تضمین شده است .
اما یک چیزهایی این وسط گم شده است ، آن هزاران نفری که درغزه نابود شدند، مجروح شدند و بی خانمان شدند فکر نمی‌کنم به سادگی فراموش کنند و فراموش شوند. خصوصا این که این بار تمام قضایا جلوچشم همه‌ی جهانیان اتفاق افتاد. و کسانی که به شاملو جفاکردند برآنان همان می‌رود که به تکفیرکنندگان فردوسی و حافظ رفت . نفرتمان نثار بی‌شرمان تاریخ !

۱ نظر:

ناشناس گفت...

فرق ما با بقیه اینست که در همه جای دنیا هنرمندان بعد از اینکه از بین ما رفتند عزیزتر می شوند و یاد و نامشان را گرامی می دارند ولی در اینجا وقتی هنرمندی از بین ما رفت یاد و جایش را با هم حراج می کنیم، وای بر ما