۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

فروغ هم حرف دارد

.
پشت این پنجره شب دارد می‌لرزد
و زمین دارد
باز می‌ماند از چرخش
پشت این پنجره، یک نامعلوم
نگرانِ من و توست
ای سراپایت سبز
دست‌هایت را چون خاطره‌ای سوزان
در دستان عاشق من بگذار...
.
.
از: باد ما را خواهد برد
.....تولدی دیگر
.....فروغ فرخزاد
.
.

۱ نظر:

asoo گفت...

ان رد پروانه وار که بر صورتم نشسته است تثر دستان عاشق توست که بر صورتم داغ شده.

ان روز که به دنبال دستان تو بودم یادت رفت که بشنوی

((زنان اری به دل نه به لب دارند.))