۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

قصه‌ای قدیمی از رفتار با آثار باستانی












واقعا نمی‌دانم از کدام باید بیشتر بنالیم؟ از رفتارمان با آثار باستانی؟ یا از کاهلی مسئولین سازمان‌های عریض و طویل فرهنگی و میراث‌داری و از این حرف‌ها؟
این عکس‌ها با ای‌میل یکی از دوستان رسید و نمونه‌هایی کوچک است از مواردی که متاسفانه همه دیده‌ایم و ظاهرا ادامه هم دارد. به راستی کسی که برای خودش و پیشینه‌ی کشورش (که شامل خود او و خانواده‌اش هم می‌شود) ارزش و احترامی قائل نیست و اصولا درکی از این حرف‌ها ندارد چه نسخه‌ای می‌شود تجویز کرد؟ جالب این‌جاست که در این‌گونه موارد اگر حضورهم داشته باشی کار زیادی از دستت بر نمی‌آید و مانند خلاف‌های رانندگی، یک عدد((به‌توچه مربوط)) حواله‌ات می‌کنند که کیف کنی!
واقعا چه کسی و کسانی باید در زمینه‌ی آموزش الفبای فرهنگ اقدام کنند؟ سهم صدا و سیما و مطبوعات و آموزش و پرورش وزارت علوم و... چه‌مقدار است و اصولا کسی به فکر این چیزها هست؟
.




۱ نظر:

طنز متفاوت گفت...

نکته نهفته این است که کسی ارزش واقعی این اثار را درک نمی کند!