.
رفتم بقالیِ محل خرید کنم، دیدم شعری را چسبانده جلوی ترازو، حدس زدم که ایشان هم با (( افتخارِ میلیاردر بودن )) موافق است.
حالا یا طرفدار آقای عسکر اولادی است یا از خوانندگان وبلاگِ من است! در هردو صورت فردوسی و بقیهی برو بچز اونجوری باید بروند کشکشان را بسابند.
شعر این بود:
نالایق است هرکه بهدولت نمیرسد
ورنه، زمانه درپیِ مردان لایق است.
.
۲ نظر:
آها... یعنی حالا این یارو (( ببخشید من اکراه دارم اسمش رو بگم)) لایق بود که به دولت رسید؟
در این زمانه ، فعل های نمی رسد و است را باید منفی کنند. می رسد و نیست.
ارسال یک نظر