۱۳۸۹ مرداد ۲۳, شنبه

پاهايي كه گاهي از گليم درازتر مي‌شوند.

.
در اوائل راه‌اندازي اين وبلاگ( موقعي كه هنوز درست نفهميده بودم كه چي به‌چي است) برداشتم و يك نوشته‌ي كوتاه نوشتم در مورد فراماسونري. حالا مدت‌ها از آن وقت گذشته وخيلي از ما كاملا فهميده‌ايم كه چي به‌چي هست. اما متاسفانه هنوز آن موارد مورد اشاره در آن نوشته به‌قوت خود باقي است.
با چند نفر در اين مورد صحبت كوتاهي كردم، آن‌هايي كه اصلا اين اسم را شنيده بودند، اصلا باور نمي‌كردند كه اين جماعت‌ زنده، فعال، موثر و همچنان ناشناخته هستند. به‌هرحال براي خودم كه خيلي جالب است آن مطلب را دوباره در اين‌جا منتشر كنم:
.
امروز وقتی داشتم کتابهای تو کتابخونه رو جابجا می کردم چشمم خورد به کتاب (( فراماسونری )) اسماعیل رائین . یادم افتاد که سال هاست در مورداین فرقه چیزی نشنیدم . رفتم وب گردی و چیز دندون گیری نصیبم نشد . این فرقه خیلی جدی ، پرسابقه، پرنفوذ و خطرناک بود و به گمانم هنوز هم هست . کل اطلاعات مربوط به وضعیت بعد از انقلاب این گروه انگار آب شده و معلوم نیست به کجا رفته .آدم احساس می کنه یکی داره بهش می گه اصلا بتوچه مربوط !!!! بخصوص که رائین موقع چاپ آخرین جلد کتابش فوت کرد و اون کتاب هم هیچوقت چاپ نشد .





توضیح جدیدتر این که رفتم گوگل و ویکی پدیا و هیچ عکسی از رائین نبود؟؟؟؟؟


فکر کنم درست شنیدم که یکی می گه : به تو چه مربوط .
.

۶ نظر:

م.ایلنان گفت...

آقا، تو رو به‌خدا مواظب باش، من شنیدم این جماعت تو پستوها دور هم جمع می‌شن و کباب آدم می‌خورن و به‌جای نوشابه و دست ِ بالا شراب، خون اون بنده‌ی خدا رو می‌کنن تو جام ِ شیشه‌ای و می‌رن بالا. اینا که چیزی نیست، هرچی باشه تو جنگلای آفریقا هنو آدمایی که آدم‌‌خواری می‌کنن هست اما این‌ جماعت ... چی بگم؟ مثلاً این جماعت بادی که از روده‌شون -معذرت‌خواهی اکید- در میاد، "بو" نداره، مدفوع‌شون اصلا رنگ نداره و با دماغ‌شون می‌خورن و...اَه،اَه...آقا تو رو به‌خدا مواظب باش، این جماعت شوخی بردار نیست ها، حالا از ما گفتن.

دمادم گفت...

من هنوز نفهمیده ام با این همه جدیتی که برای حذف تعریف این گروه دارند چه اصراری دارند که دشمن را با این کلمه معنا کنند تا بعد اگر کسی خدای نکرده سوال کرد که فراماسونر یعنی چه؟ مجبور شوند مثنوی هفتاد من کاغذ زیر بغل بگذارند و همه چیز را بگویند که چرا او بد است و طرف گیج شود که اصلا خب یعنی چی فراماسونر.
یک بار بین همکارانم بحثی طولانی درباره ی معنایش درگرفته بود و تعریف هایشان از فراماسونر واقعا هولناک بود. جمعی تحصیل کرده و چنان نگاهی؟ چیزی مشابه همین‌هایی که ایلنان نوشته تقریبا آن قدر که نتوانستم صبر کنم .

پیر فرزانه گفت...

من خیلی اطلاعاتی از این جماعت ندارم اما می دانم عبدالله شهبازی در خصوص آنها مطالعات مفصلی داشته و مطالب زیادی در این خصوص در سایتش نوشته است . البته سایتش ف ی ل ت ر است .باید مرحمت فرموده با بشکن وارد شوید.

م.ایلنان گفت...

ای‌کاش نمی‌شناختم...ای‌کاش نخوانده بودم و حتا ای‌کاش از درز پرده به تاریک‌خانه‌ی اشباح نظر نیانداخته بودم که راست، راست، همه‌ی خویشی و خویشاوندی به کنار رفت، دست بالا رفت و مثل سنگ پایین آمد و بر گونه‌ام نشست ... داغی دردناکی داشت، داغی تلخی دارد هنوز آن خاطره‌ی تلخ که تنها جرم آن چشم‌ها کنجکاوی بود و پاسخی می‌طلبید که پاسخ نبود و اگر بود در هیئت سیلی فرو آمد و"ای کاش می‌شد بیش‌تر از این‌ها حرف زد".

م.ایلنان گفت...

ای‌کاش نخوانده بودم، ای‌کاش ندیده بودم و ای‌کاش از درز پرده به آن تاریک‌خانه نگاه نکرده بودم که سوال کردم و پاسخ در هیئت دست، بالا رفت و مثل سنگ فرو آمد و بر گونه‌ام نشست...ای‌کاش می‌شد راحت حرف زد و از اتفاق‌هایی گفت که برای دیگران احتمالا بسیار شنیدنی است اما به نظرم آن‌ها کباب آدم هم اگر بخورند به هیچ‌کس، حتا اگر از پشت پرده دیده باشد و حتا اگر خویش و خویشاوند هم باشد پاسخ‌گو نیستند یا پاسخ نمی‌دهند.

اردیبهشت گفت...

اخیراً کتابی از "دن براون" خوندم به نام "نماد گمشده". در اعضای مورد این فرقه بود و اینکه هنوز پابرجا و در حال فعالیت هستند هرچند خیلی زیرپوستی