۱۳۸۸ اردیبهشت ۶, یکشنبه

کمی نقاشی

.
در سال 1918 میلادی جنبشی در اروپا شکل گرفت که هدف آن نمایش جنبه‌های ضد انسانی جنگ و مبارزه با اهداف جنگ‌طلبانه سران آلمانی بود که به جنبش عینیت نو (New Objectivity)مشهور شد. نمایندگان آن ماکس بکمان‌، اتو دیکس، جورج گروس‌، هوفر و... بودند. آن‌ها علاقه‌مند به نمایش بی‌رحمی نظامی و مشروع جلوه دادن آن بودند و در آثار خود ناامنی پس از جنگ را به نمایش می‌گذاشتند. آن‌ها دنیایی را نمایش دادند که بر اثر جنگ دچار وحشت، ناسازگاری، دلواپسی و ناامیدی و قحطی شده و نیز شهرهایی که در آن عده‌ای به سوء استفاده از این شرایط می‌پردازند‌، به تصویر کشیده می‌شد. بدکاران، جنایت‌کاران و دلالان که این شرایط را تبدیل به مواضعی غیر انسانی می‌کنند و فاجعه جنگ را بی‌رحمانه‌تر می‌کنند. هنرمندان این جنبش با نمایش خشونت به وسیله خطوط سخت و محکم و ضمخت و با استفاده از نمادهای جنگ به هجو آن می‌پرداختند.
تابلو : وعده غذا در سنگر خراب
.


اتو دیکس در این تابلو( به نام :وعده غذا در سنگر خراب ) دو موضوع طراحی کاملاً متضاد و متفاوت را در کنار هم قرار می‌دهد: یکی چهره‌ی سربازانی که گرسنگی کشیده و مرده‌اند و اجساد آن‌ها دیگر شکل انسانی خود را از دست داده و بیشتر شبیه حیوانات شده‌اند که در اطراف سرباز به ظاهر زنده‌ای افتاده و شکل قبری را ساخته‌اند که این سرباز درون آن دفن شده و به انتظار مرگ نشسته است. این سرباز در حال خوردن غذا است و این استعاره‌ای است از این که این سرباز در کنار این همه اجساد با کمال درنده‌خویی و بی‌تفاوتی در حال خوردن غذا است و به راستی او چه می‌خورد؟ شاید اجساد سربازان هم‌قطار خود را! به هرحال او به زودی تبدیل به یکی از همین سربازان خواهد شد. اتو دیکس با نمایش این سرباز که استعاره از خود جنگ است که در حال خوردن قربانی خود است و هرچه آن‌ها تبدیل به اسکلت و کپه استخوان می‌شوند؛ سرباز — به عنوان نماد جنگ — خود فربه‌تر می‌شود. اتو دیکس با نشان دادن چهره کثیف کشتار و مرگ بیهوده و مشمئز کننده انسان‌ها به هجو و نفی مرگ می‌پردازد و در این جا با نمایش جزییات فراوان اجساد و فرایند تعفن آن‌ها در کنار یک عمل انسانی، یعنی خوردن که استعاره از جنگ است به کمک ابزار هنری، زشتی هر چه تمام این عمل را نشان می‌دهد‌. این تابلو با صراحت فراوان بر بیهودگی جنگ صحه گذاشته و غالب و مغلوبی و هدف و آرمانی که معمولاً در هرجنگی حرف اول می‌زند را نمایان نمی‌سازد، بلکه یک کار کاملا متضاد را در کنار هم قرار می‌دهد؛ خوردن گوشت و پوست انسان‌ها در کمال خونسردی که نتیجه یک جنگ بیهوده است‌. در این تابلو بیش از هر چیز دیکس بر بدن انسان تأکید می‌کند که در این جا کاملاً از شکل افتاده است و شاید در این جا اتو دیکس خواسته سنت قدیمی هنر غرب که مبتنی بر نمایش هرچه زیباتر بدن انسان است و از دوران یونان مرسوم شده بود را به باد استهزا بگیرد و نشان دهد در دوره او که دوره جنگ است، هنر هم ماهیت زیباشناسانه خود را از دست داده و جنگ غایت زیبایی‌ها اولین چیزی است که جنگ آن را از بین می‌برد .


.

۲ نظر:

محبوبه میم گفت...

سلام
از آشنایی با وب شما خوشحالم . تا آن جا که توانستم به پست های قبلی تان هم نگاهی داشتم .
موضوع جالبی را طرح کرده اید نگاه نقاش به خصلت های حیوانی جنگ . چیزی که معولا در بحبوحه ی جنگ ها فراموش می شود و یا فدای میل وطن دوستی و دفاع شرفتمندانه می شود .
موفق باشید

آمد گفت...

اول ایکه سلام
دوم اینکه لذت می برم از خواندن وبلاگت و به این خاطر که همیشه حلقه بینمان باریکتر باشد شما را لینک کردم
سوم اینکه گفته بودید و کسب اجازه کرده بودید که مطلب شعر آن شاعر جوان را در وبلاگتان بیاورید و کسب اجازه کرده بودید ف ابتدا تشکر می کنم که قانون کپی رایت یا حق مولف را پاس می دارید و در پایان این را بویم که می توانید مطلب را در وبلاگتان استفاده کنید .