۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

بررسی علمی یک گوسفند

.
یک مهندس، یک دانشمند، یک ریاضی‌دان و یک فیلسوف داشتند پیاده روی می‌کردند که گوسفند سیاهی را دیدند.
مهندس پرسید: شما در باره‌ی گوسفند‌هایی که در این حوالی هستند چه می‌دانید؟
دانشمند با شک و تردید به مهندس نگاه کرد و جواب داد:"خب، دست‌کم تعدادی از آن‌ها سیاه هستند".
ریاضیدان چند لحظه به تفکر فرو رفت وپاسخ داد:"خب، دست‌کم یکی از آن‌ها سیاه است".
اما در نهایت فیلسوف رو به آن‌ها کردو گفت:"خب، دست‌کم یک طرفش که سیاه است".
.
برداشت از: اینک فلسفه
.

۴ نظر:

مکتوب گفت...

هرچه ادم عمیقتر شک هایش در تصمیم و اظهار نظر بیشتر و بیشتر .
استاد اینروزها مطالبم در انتظار نظرات صائب شما میمانند و بیات میشوند و ....

asoo گفت...

سلام ای عجبا از این فلسفه گاهی زندگی را به راحتی ساده و پوچ میکند گاهی انچنانی زندگی را میپیچد و سوال میکند که میاندیشی عجب چیزی این زندگی

ناشناس گفت...

سلام ولی فکر کنم اصلش این بود:
3نفر یک فیزیکدان یک ستاره شناس و یک ریاضیدان در مسیری حرکت می کردند که چشمشان به یک گوسفند افتاد هر کدام از آنها شروع به تفسیر کردن نمود ستاره شناس گفت: بعضی از گوسفندان اینجا سفیدند فیزیکدان فورا گفت اشتباه نکن یک گوسفند در اینجا سفید است سپس ریاضیدان نگاهی به آسمان انداخت و خیلی محکم و آرام گفت: روی کره زمین حداقل یک مزرعه وجود دارد که یک گوسفند(یا بیشتر)در آن وجود دارد که حداقل یک طرف آن سفید است منبع:مبانی ریاضیات جدید یان استیوارت

دمادم گفت...

پاسخ فیلسوف ، خیلی فیلسوفانه بود.