۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

راست و دروغ

.
رفته بودم یکی از ادارات مشترکین تلفن همرا در یوسف آباد(سیدجمال اسدآبادی سابق). در کنار در ورودی تابلو راهنمایی می‌فرمایدکه این دفتر در طبقه‌ی اول قرار دارد. بعد از بالا رفتن از بیست سی پله متوجه شدم که تازه به طبقه‌ی اول رسیده‌ام. خانم متصدی با خوشرویی گفت ما از روی سند حساب کرده‌ایم ولی در عمل ما طبقه‌ی سوم هستیم.
این حرف دروغ نبود، اما قطعا راست هم نبود. از این نمونه رفتارها و راه‌کارها (برای این‌که کارمان پیش برود ویا باصطلاح خودمانی خرمان از پل بگذرد) بسیار دیده‌ایم و خیلی فراوان است. داشتم فکر می‌کردم که کاش می‌شد آن دفتر را ((سو)) کرد . یعنی واقعا روزی ممکن است به این‌جا برسیم کن من بتوانم بگویم که در نقطه‌ی الف ویا مورد ب مغبون شده‌ام و ادعای خسارت کنم؟
مدت‌ها پیش در یاهو با تعدادی از علاقه‌مندان یک کلوپ براه انداخته بودیم بنام احمدشاملو بعد هم آرام آرام رهایش کردیم. حالا یک عده ناجنس پیدا شده‌اند که بنام یک شرکت تبلیغاتی از این فضا در حال سواستفاده هستند. بنظرم این یک کلاهبرداری کامل است . آن‌ها از اسم اعضای سابق کلوپ استفاده می‌کنند و برای مردم ای‌میل تبلیغاتی می‌فرستند. جالب این که خودمن ناگهان می‌بینم که برایم از خودم ای‌میل رسیده از این کلوپ و تبلیغ شیربرنج وارفته‌ی این آقایان کلاش را کرده است.
نمی‌خواهم باورکنم که دروغ دارد نهادینه می‌شود.( شایدهم شده است و من در جریان نبوده‌ام).
.
.

۱ نظر:

asoo گفت...

چندی پیش این جریان واسه من هم پیش اومد این طبیعت اینترنت و شاید طبیعت قانون زمان است در زمانی که تعلقات خود را رها میکنیم دیگران مالک میشوند