۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

تقی دیوونه

.
اسمش را بدون هیچ تعارفی با پسوند (( دیوونه)) صدا می‌زنند. چیزی مثل ((تقی دیوونه)). بلند قد است و خوش تیپ، با موهایی که اول جوگندمی شد و بعد آرام آرام رو به سپیدی رفت. تنها زندگی می‌کند. با دوست و آشنا و فامیل ارتباطی ندارد. روابطش با همسایه‌هایش خوب نیست. هرچند سال یک‌بار هم بر سر مسایل آپارتمان نشینی دعوای شدیدی درمی‌گیرد که چندباری هم کار به زدو خورد و کلانتری کشیده. ظاهرا بنظر میاید که یک بیمار روانی است که انزوا طلبی و گوشه نشینی را دوست دارد. هیچ وقت برای من اهمیت خاصی نداشت. همسایه‌ی یکی از بستگان است که فقط در موارد خیلی کمی نامی از او برده می‌شد. تا یک بار که در ضمن یک صحبت پرت و پلا یک نفر گفت که بیچاره دانشجوها! من کنجکاو شدم و سوال کردم که معلوم شد ((تقی دیوونه))استاد دانشگاه است. از آن به بعد برایم شد یک علامت سوال. این آدم کیست وچطور زندگی می‌کند؟ چرا تنهاست؟ و همه‌ی مسایلی که در مورد او و زندگیش وجود داشت برایم جالب شد. امکان بدست آوردن اطلاعات وجود نداشت و این کنجکاوی بامن ماند تا روزی و روروزگاری که لوله‌های خانه‌اش ترکید و نشت آب به طبقه پایین و لزوم بنایی و از این کارها و ما که برای احوال پرسی و کمک احتمالی رفته بودیم مواجه شدیم با جناب آقای ((تقی)) که با حفظ سمت به عنوان ((دیوونه)) استاد دانشگاه هم بود. فرصتی پیش آمد که نیم ساعتی را با او صحبت کنم و بتوانم حداقل قسمتی از جواب‌هایم را بگیرم. آن‌جا بود که فهمیدم این آقا فارغ‌التحصیل آکسفورد است(البته از نوع واقعی) و علاوه بر تدریس در دانشگاه، در گیر فعالیت‌های تحقیقاتی است که سال‌هاست ادامه دارد و با انتخاب یک زندگی آرام روابطش را خلاصه کرده در کارهایش و پرندگان بی شماری که در خانه نگهداری می‌کند. چیزی که من دیدم آدمی بود درسطح بالای علمی، بسیار منطقی و موقر که دوست نداشت وارد ارتباطات شلوغ اجتماعی بشود. نمی‌خواستم قضاوت کنم، اما نمی‌توانستم قضاوت نکنم. ما عادت کرده‌ایم که به معیارهای اجتماع پایبند باشیم. تنها کسانی که مجاز به خروج از این ارتباط‌ها هستند هنرمندان واندیشمندان هستند و احتمالا بیماران روانی و گوشه گیران و دیوانگان. درمورد این افراد هرنوع رفتار غیر عادی را مجاز می‌شماریم. با لبخند از کارهای غیر نرمالی که انشتین انجام داده یاد می کنیم، بتهوون را به دلیل زیر پا گذاشتن ضوابط اجتماعی زمان خودش ستایش می‌کنیم و از طرفی فلان دوست و آشنایمان را تقبیح می‌کنیم که چرا تسلیم شرایط و قراردادهای اجتماعی نشده است. و حالا این سوال که ((تقی دیوونه)) را باید در کدام دسته طبقه بندی کرد؟
.

هیچ نظری موجود نیست: