۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

پراکنده

.
بلاخره و با کلی تاخیر فیلم گربه‌های ایرانی را دیدم. شاید تعریفی که در اول فیلم از موقعیت قبادی داده شد تعریفی باشد که بتوان از کل فیلم کرد. بغضی است که در گلوی آدم می‌ماند و کلافه‌گی که باعث می‌شود فریاد آدم به آسمان برسد.
فیلم زیبایی است دیدنش حتما ارزشمند است . با وجود این‌که به شعر خیلی نزدیک شده اما شعر نیست. و سرِ آخر حیف از این استعدادهایی که ...
.............................................................
.
دوباره افتضاحی در ورزش و این‌بارهم در وزنه برداری. دوپینگ وتقلب و دوپینگ. اگر یک هزارم شعارهایی که می‌دهیم اعتقادی هم داشتیم شاید که وضعمان بهتر بود.
.
...............................................................
.
زلزله در هائیتی خیلی تاسف بار و درد آور بود. بخصوص برای ما که هر از چند سالی یکی از این بلایای طبیعی را تجربه می‌کنیم و دردش را می‌فهمیم. اما در موقع پخش مسابقه‌ی فوتبال روز جمعه از تلویزیون دیدم که اعلام یک دقیقه سکوت به همین مناسبت را هیچکس حتی داور بازی جدی نگرفته بود. تماشاگران که به شعارهایشان ادامه می‌دادند و داور هم در نگهداشتن زمان یک دقیقه خساست به‌خرج داد. بازی‌کنان هم که در واقع انگار چیزی در این مورد نشنیده بودند. این را هم نفهمیدم که چطور باید تفسیر کنم؟ معنیش می‌شود عدم آشنایی بافرهنگ بین‌المللی و یا سقوط ارزش‌های انسانی؟
.
........................................................................
.
بی اعتنایی به زندگی و سرنوشت انسان‌ها ظاهرا خیلی عادی شده. حوادث اخیر راه‌آهن و هواپیما نه‌تنها برای مسئولین خیلی عادی شده(که قبلا هم خیلی مهم نبوده) که آنطور که من دیدم مردم هم اعتنای کمی به ماجرا داشتند. لابد همگی به این نتیجه رسیده‌ایم که این‌ها قسمت گریز ناپذیری از زندگی ما هستند و آدم عاقل بیشتر حواسش را می‌دهد به مطالب و مواردی که سودی را نصیب خودش یا پسرخاله‌ی گرامیش بکند.
.

۱ نظر:

MHMD Moeini گفت...

این آخری را متاسفانه کاملا منم قبول دارم